عطار نیشابوری با نام کامل فریدالدین محمد عطار نیشابوری در سال 540 قمری و در شهر کدکن از توابع نیشابور پا به جهان گشود. او به مانند پدر خود پیشه عطاری را برگزید و به همین دلیل از نظر مالی به کسی وابسته نبود.
عطار نیشابوری با نام کامل فریدالدین محمد عطار نیشابوری در سال 540 قمری و در شهر کدکن از توابع نیشابور پا به جهان گشود. او به مانند پدر خود پیشه ی عطاری را برگزید و به همین دلیل از نظر مالی به کسی وابسته نبود. از همین رو در اشعار او از مدح و ستایش پادشاهان اثری نیست. او در زندگی پربار خود چندین جلد کتاب به رشته تألیف درآورد و در علوم عرفان، ادبیات، نجوم و طب در اواخر سده ششم و اوایل سده هفتم پیشتاز بود. محمد نیشابوری کودکی سخت و تاریکی داشت. زمانی که فاجعه غز به وقوع پیوست، او تنها 6 سال داشت. این رویداد سراسر شکنجه، تجاوز، مرگ و ویرانی چنان در روحیه او تأثیر تاریک و بزرگی گذاشت که در بزرگسالی موجب مرگاندیشی و درداندیشی در این شخص عارف مسلک شد.
آموزش و تحصیلات محمد ابوحامد عطار نیشابوری
در طول جنگ آموزش و یادگیری امکان پذیر نبود از همین رو محمد عطار سالها بعد از پایان جنگ به مکتب رفت تا آموزش خود را تکمیل کند. البته پدر او عطار بود و دانش طب سنتی را در همین دوران به فرزندش منتقل کرد. در مکتب متوجه شد علاقه زیادی به علم عرفان، عارفان و شاعران دارد. بر اساس سالنامه و کتابهای تاریخی داستانهایی که از افرادی چون مظفر عبادی، رکن الدین اکاف، عباس طوسی و بزرگان دیگر آن دوران برای دانش آموزان نقل میکرد، او را به شدت به خود مجذوب کرده بود. این اطلاعات بعدها در نوشتن اشعار و کتابهایش به یاریش آمدند. با این حال علاقه زیادی به مدرسه نداشت و اوقات خود را به شغل عطاری و درمان بیماران میگذراند. در بزرگسالی او به فردی نام آشنا از شرق تا غرب تبدیل شد و گردهماییهای او بسیار گرم و پرشور با حضور بزرگانی از سراسر ایران برگزار میشد.
آثار عطار نیشابوری؛ از منطق الطیر تا اسرارنامه
در طول تاریخ به اشتباه بسیاری از آثار به عطار نیشابوری نسبت داده شده اند. به لطف تحقیق و توجه استاد شفیعی کدکنی و عبدالحسین زرین کوب آثار مسلم و آثار غیر از یکدیگر تفکیک شدهاند. آثاری چون خسرونامه، پندنامه، بلبل نامه و وصلت نامه مربوط به شاعرانی دیگر بوده که چه بسا سالهای طولانی بعد از عطار میزیستهاند. بر اساس همین تحقیقات شاعران دیگر به جهت معروفیت و شناخته بودن این شخص تخلص خود را عطار میگذاشتند تا آثارشان جاودانه باقی بماند و به قول شفیعی کدکنی، بسیاری از آنها یاوه ای بیش نیست که به سبب روزگار انحطاط عرفان به وجود آمده است. آثاری که به طور مسلم توسط این شاعر بزرگ سروده شده است شامل دیوان اشعار، اسرار نامه، الهی نامه، منطق الطیر، مصیبت نامه، مختار نامه و تذکره الاولیا است.
یکی از مهمترین ویژگیهایی که عطار نیشابوری را نسبت به دیگر شاعران و عارفان قرن ششم متمایز میکرد، نحوه نویسندگی و سبکی عامه پسند بود. در واقع این عامه پسند بودن باعث شد مردم به راحتی با اشعار و آثار او ارتباط برقرار کنند و درک آنها آسوده شود. بسیاری از شاعران که در سالیان دور و قرون اخیر تقویم اختصاصی شعر مینوشتند، از اشعاری پیچیده و خاص استفاده میکردند. با این حال افراد در آن دوران به سادگی نمیتوانستند با این گونه اشعار ارتباط بگیرند و این موضوع گاهی برای شاعران مشکل ساز میشد. اما عطار نیشابوری در این بین استثنائی بود و عموم مردم او را پذیرفته بودند.
اشعار معروف محمد عطار نیشابوری
————————————————–
“ز عشقت سوختم ای جان کجایی بماندم بی سر و سامان کجایی
نه جانی و نه غیر از جان چه چیزی نه در جان نه برون از جان کجایی
ز پیدایی خود پنهان بماندی چنین پیدا چنین پنهان کجایی
هزاران درد دارم لیک بی تو ندارد درد من درمان کجایی”
———————————————————————
“گم شدم در خود چنان كز خويش ناپيدا شدم شبنمي بودم ز دريا غرقه در دريا شدم
سايه اي بودم ز اول بر زمين افتاده خوار راست كان خورشيد پيدا گشت ناپيدا شدم
ز آمدن بس بي نشان و ز شدن بي خبر گو بيا يك دم برآمد كامدم من يا شدم
نه، مپرس از من سخن زيرا كه چون پروانه اي در فروغ شمع روي دوست ناپروا شدم
در ره عشقش قدم در نِه، اگر با دانشي لاجرم در عشق هم نادان و هم دانا شدم
چون همه تن مي بايست بود و كور گشت اين عجايب بين كه چون بيناي نابينا شدم
خاك بر فرقم اگر يك ذره دارم آگهي تا كجاست آنجا كه من سرگشته دل آنجا شدم
چون دل عطار بيرون ديدم از هر دو جهان من ز تأثير دل او بيدل و شيدا شدم”
درگذشت و محل دفن شاعر بزرگ نیشابوری
عطار نیشابوری در طول زندگی خود، شرایط سختی را به واسطه جنگهای آن دوران تحمل میکرد. در دوران کودکی خود با حمله غزها روبرو شد و روزهای تلخی را سپری کرد. بی شک این دردها در روح و روان او باقی ماند و تا سالها با او همراه بود. با این حال او تا مدتها اشعار و مثنویهای خود را منتشر میکرد و علم خود را با دیگران به اشتراک میگذاشت. عطار در سال ۶۱۸ یا ۶۱۹ و یا ۶۲۶ قمری در حملهٔ مغول به خراسان، کشته شد.
مطالب مرتبط: